الف. آیات قرآن کریم
قرآن کریم مشرکان، متکبران و تکذیب کنندگان آیات الهی را در زمره کسانی میداند که هرگز به بهشت راه نخواهند یافت.
1. «کسانى که آیات ما را تکذیب کردند، و در برابر آن تکبّر ورزیدند، (هرگز) درهاى آسمان به رویشان گشوده نمىشود و (هیچگاه) داخل بهشت نخواهند شد، مگر اینکه شتر از سوراخ سوزن بگذرد! اینگونه، گنهکاران را جزا مىدهیم».[1]
2. «به تحقیق آنانکه گفتند که خدا همان مسیح پسر مریم است، کافر شدند. مسیح گفت: اى بنى اسرائیل، اللَّه پروردگار من و پروردگار خود را بپرستید؛ زیرا هر کس که براى خداوند شریکى قرار دهد خدا بهشت را بر او حرام میکند، و جایگاه او آتش است و ستمکاران را یاورى نیست».[2]
3. «و آنها که آیات ما را تکذیب کنند، و در برابر آن تکبّر ورزند، اهل دوزخاند، جاودانه در آن خواهند ماند».[3]
راستگويي از اعمال نيكوي انساني و نزد دين و خرد از جايگاه ويژه اي برخوردار است. فطرت پاك انسان ايجاب مي كند كه آدم سالم و متعادل، دل و زبانش يكسو و هماهنگ باشد، ظاهر و باطنش يكي باشد و آنچه را باور دارد بر زبان جاري كند.
ديدگاه اسلام
اسلام ديني فطري است و راستي نيز خواست فطرت است، پس اين دو پيوندي ناگسستني دارند و در روايات اسلامي با تعابير گوناگوني بر راستگويي مسلمانان تأكيد شده و آن را از اصول ايمان و تديّن به حساب آورده اند.
رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ مي فرمايد:«الصّدْقُ مُبارَك وَ الكِذْبُ مَشْؤُومٌ»1 (راستي، مبارك و دروغ ناميمون است).
اميرمؤمنان صلوات الله عليه، راستگويي را قويترين پايه ايمان، ملاك دين و الهام از سوي خدا دانسته، مي فرمايد: «اَلصدقُ اقوي دَعائِمِ الايمانِ»2 (راستي قويترين ركن ايمان است).
«شَيْئانِ هُما مِلاكُ الدّين؛ الصِّدْقُ وَ الْيَقينُ»3 (دو چيز ملاك دين است؛ راستي و يقين).
«اِذا اَحَبَّ اللهُ عَبْداً الهَمَهُ الصِّدقَ»4 (وقتي خدا بنده اي را دوست بدارد، راستي را به او الهام مي كند).
حضرت صادق ـ عليه السلام ـ نيز مي فرمايد:«اِنَّ اللهَ لَمْ يَبْعَثْ نبيًّا اِلّا بِصدقِ الْحَديثِ وَ اداء الاَمانَهِ اِلَي البَرِّ وَالفاجِِرِِ»5 (خداوند هيچ پيامبري برنينگيخت جز با راستي و امانتداري نسبت به نيكوكار و بدكار).
با اين وصف اگر بگوييم راستي و درستي شالوده دين و ايمان را تشكيل مي دهد و آن كه از اين خصلت زيبا و حياتي بركنار باشد در واقع دين در او بي ريشه است، سخن گزافي نگفته ايم.
امام صادق ـ عليه السلام ـ به اين حقيقت تصريح كرده مي فرمايد:
«لاتَنْظُروُا الي طُولِ رُكُوعِ الرَّجُلِ وَ سجودِهِ، فَاِنَّ ذلِكَ شَئءٌ قَدِ اعْتادَهُ وَ لَو تَرَكَهُ استَوحَشَ لِذلِكَ ولكِنَ انْظُرُوا الي صدقِ حديثهِ وَ اَداءِ اَمانَتهِ»6(براي شناخت تدين افراد) به طولاني شدن ركوع و سجده او نگاه نكنيد چرا كه به آن عادت كرده و اگر تركش كند، وحشت زده مي شود، ليكن به راستگويي و امانتداري او توجه كنيد).
هفتاد و دومین سوره قرآن كریم است كه مكی و 28 آیه دارد.
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم در فضیلت این سوره فرمودند: هر كس سوره جن را قرائت كند خداوند به تعداد همه جنیان و شیطان هایی كه رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم را تصدیق یا تكذیب كردند ثواب آزادی بنده به او خواهد داد.1
امام صادق علیه السلام در روایتی آورده اند: هر كس سوره جن را زیاد قرائت كند در دنیا آزاری از جنیان به ائ نمی رسد و نه چشم زخمی و نه سحر و نه مكری و نیز، همراه حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم خواهد بود و می گوید : پروردگارا چیزی در عوض آن نمی خواهم و آن را با هیچ چیز عوض نمی كنم و نمی خواهم تغییری در آن ایجاد شود.2
امام صادق علیه السلام فرمودند: قرائت سوره جن موجب فرار شیطان از آن جایگاه می شود و كسی كه می خواهد به سراغ سلطان و حاكم ستمگری برود با خواندن این سوره امنیت می یابد. و نیز کسی که سرگردان است با قرائت این سوره خداوند راه برون شدنش را آیان می کند همچنین هر کس بر قرائت این سوره مداومت ورزد در حالی که در تنگی و سختی باشد خداوند در گشایش را بر روی او باز می کند
يكي از موجوداتي كه از ديدهها پنهان است، اما داراي وجود خارجي است؛ شيطان ميباشد.
واژهي «شيطان»، از ماده «شطن» يا «يشطن» به معناي خبيث و پست و دور شدن، آمده است و به هر موجودي سركش و متمرد اطلاق ميشود. اعم از، انسان، جن و يا جنبندگان ديگر. پس شيطان اسم عام(اسم جنس) است اما "ابليس[1] اسم خاص (علم) است كه حضرت آدم را سجده نكرد واكنون نيز با لشكر و منسوبين خود انسانها را وسوسه و گمراه ميكند.[2] لذا در قرآن كلمه شيطان به انسان و جن اطلاق شده است «و كذالك جعلنا لكل نبي عَدُوّاً شياطين الانس و الجنّ؛»[3] «بدين گونه مابراي هر پيامبري دشمني از شيطانهاي انساني و يا جني قرار داديم.»
واژهي «شيطان» به صورت مفرد «70» بار و به صورت جمع (شياطين) «18» بار در قرآن آمده است. ماهيّت شيطان همانند جنيان ازآتش است به عبارت ساده ميتوان گفت: شيطان نيز از نسل جنيان ميباشد. كه خودش اعتراف دارد كه زماني كه خداوند به او فرمان سجده به حضرت آدم ـ عليه السّلام ـ داد[4] او از فرمان الهي سرپيچي نمود و گفت:«خلقتني من نار و خلقته من طين؛» «مرا از آتش و او را از خاك آفريدي (و آتش به خاك افضليت دارد)» و همانند جنيان داراي اختيار، تكليف و شعور و عقل و اراده و زاد و ولد هستند.
گاهي جن و شيطان، مفهوم وسيعي دارندو شامل نفس امّاره[5] قواي واهمه، تخيل نفساني و لذات دنيوي، رياسات وهميه، حشرات موذي و انسانهاي فاسد و... كه لشكريان شيطان هستند؛ ميباشند[6] به عنوان مثال، حضرت علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: از قسمت شكسته ظرف و دستگيره آن آب نخوريد زيرا شيطان به روي دستگيره و قسمت شكسته ظرف مينشيند[7] يا در جاي ديگر ميفرمايد: زياد بن ابيه! از معاويه بترس! كه او شيطان است.[8]
نگرشی بر محتوای سوره توبه
قسمت مهمی از این سوره پیرامون باقی مانده مشرکان و بت پرستان و قطع رابطه با آنها، و لغو پیمانهایی است که با مسلمانان داشتند، تا بقایای بت پرستی برای همیشه از محیط اسلام برچیده شود.
قسمت دیگری از این سوره از منافقان و سرنوشت آنان سخن میگوید و به مسلمانان هشدار میدهد و نشانههای منافقان را می شمارد. در بخش دیگری از سوره مذکور، درباره اهمیت جهاد در راه خدا، سخن به میان آمده و در فرازی دیگر از این سوره برخی از انحرافات اهل کتاب (یهود و نصاری) از حقیقت توحید را یادآور میشود.
همچنین دعوت مسلمانان به اتحاد و سرزنش تخلف کنندگان از جهاد و مباحث دیگری مانند: داستان هجرت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آ له) مسأله ماههای حرام ـ که جنگ در آنها ممنوع است ـ موضوع جزیه ـ نوعی عوارض ـ از اقلیتها و پیروان ادیان دیگر و... در قسمتهای بعد این سوره، مورد توجه قرار گرفته است. (تفسیر نمونه، آیة الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 7، ص 271 ـ 280)
سوره توبه در قرآن کنونی، نهمین سوره است; ولی در ترتیب نزول آن بر پیامبر(صلی الله علیه و آ له و سلم) بنا بر روایت ابن عباس، آخرین سورهای است که نازل شده و بنا بر آن چه زرکشی نقل کرده.
آخرین سورهای که بر پیامبر نازل شده سوره مائده است و سوره توبه قبل از سوره مائده نازل شده است.( تاریخ قرآن، آیت الله معرفت، ص 58)
سوره کهف نیز مانند دیگر سوره های قرآن، دارای فضایل و ویژگی های بسیاری است که این عظمت و فضیلت در روایات فراوانی از پیامبر (ص) و ائمه (ع) نقل شده است؛ مانند این که هفتاد هزار فرشته به هنگام نزولش آن را بدرقه کردند؛ یا هر کس آن را در روز جمعه بخواند، خداوند تا جمعه دیگر او را مى آمرزد، و یا کسى که در هر شب جمعه سوره کهف را بخواند، شهید از دنیا مىرود، و با شهدا مبعوث مىشود و... .
تعالیم و مطالب این سوره با حمد و ستایش خداوند آغاز مىشود، و با توحید، ایمان و عمل صالح پایان مىیابد. آیات این سوره بیشتر در بیان مبدأ، معاد، بشارت و مژده نسبت به نعمت ها و ترس از عذاب های قیامت است.
از نکات جالب این سوره این است که در آن به سه داستان اشاره شده است: الف. داستان اصحاب کهف، ب. داستان موسى و خضر، ج. داستان ذو القرنین.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ (۱)
وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ (۲)
لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ (۳)
تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ (۴)
سَلامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ (۵)
با توجه به آیات سوره قدر میتوان به فضیلتهای شب قدر پی برد:
۱. قرآن در آن نازل شده است.
۲. عبادت و احیای آن معادل بیش از هزار ماه است.
۳. خیرات و برکات الهی در آن شب نازل میشود.
۴. رحمت خاص خدا شامل حال بندگان میگردد.
۵. فرشتگان و روح در آن شب نازل میگردند.
شب قدر از شبهای مقدس و متبرک اسلامی است. خداوند در قرآن مجید از آن به بزرگی یاد کرده و سورهای نیز به نام «سوره قدر» نازل فرموده است. در تمام سال، شبی به خوبی و فضیلت شب قدر نمیرسد. این شب، شب نزول قرآن، شب فرود آمدن ملائکه و روح نیز نام گرفته است. عبادت در شب قدر برتر از عبادت هزار ماه است. در این شب، مقدرات یک سال انسانها و روزیها، عمرها و امور دیگر مشخص میشود. ملائکه در این شب بر زمین فرود میآیند، نزد امام زمان(عج) میروند و آنچه را برای بندگان مقدر شده بر ایشان عرضه میدارند. شبزندهداری و تلاوت قرآن و مناجات و عبادت در این شب، بسیار توصیه و تأکید شده است.
سوره ناس یکصد و سیزدهمین سوره و فلق آخرین سوره قران کریم است که هر دو در مکه نازل شده اند و ناس 5 ایه و فلق 6 آیه دارد. این دو سوره را «معوذتین» می نامند.
در علت نامگذار ی این دو سوره به معوذتین گفته اند: رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم همواره حسینین علیهم السلام را با این دو سوره تعویذ می نمود و با قرائت این دو سوره دو فرزندش را در پناه خداوند قرار می داد.(1)
هم چنین از امام صادق نقل شده است: لبید بن اعصم یهودی رسول خدا صلی الله علیخ وآله وسلم را سحر کرد و ایشات تحت تأثیر سحر بود مثلا وقتی می خواست از در برود در را نمی دید و با دست خود لمس می کرد. خداوند برای دفع سحر این دو سوره را نازل نمود.(2)
از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده است: هر کس این دو سوره را بخواند مانند این است که همه کتابهای پیامبران الهی را قرائت کرده باشد.(3)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در فضیلت این سوره می فرمایند : سوره نبأ را یاد بگیرید و اگر می دانستید چه بركات و آثاری در آن نهفته است كارهایتان را تعطیل می كردید و آن را می آموختید و به وسیله آن به خدا تقرب می جستید و خداوند به واسطه آن گناهان شما را می آمرزد جز شرک ورزیدن به او .
محتواى این سوره حول چند موضوع است:
الف ـ سؤالى كه در آغاز سوره، از حادثه بزرگ (نبأ عظیم) یعنى روز قیامت مطرح شده است.
ب ـ سپس به بیان نمونههائى دال بر امكان معاد و رستاخیزمىپردازد.
ج ـ در بخش دیگر قسمتى از نشانههاى آغاز رستاخیز را بیان مىدارد.
د ـ در بخش دیگرى گوشهاى از عذابهاى دردناك طغیانگران را مطرح می کند.
هـ به دنبال آن قسمتى از نعمتها و مواهب بهشتى را بیان میکند. سر انجام با انذار شدیدى از عذاب قریب، و سپس ذكر سرنوشت غمانگیز كافران سوره پایان مىگیرد.
ضمنا نامگذارى این سوره به خاطر تعبیرى است كه در آیه دوم آن آمده است، و گاه از آن به عنوان سوره "عمّ" به تناسب آیه نخستین آن تعبیر مىشود.
عكس العمل شیطان هنگام نزول آیه الكرسی
امام محمد باقر از امیر المومنین (ع) روایت فرموده: هنگامی كه آیت الكرسی نازل شد رسول خدا (ص) فرمود آیه الكرسی آیه ای است كه از گنج عرش نازل شده و زمانی كه این آیه نازل گشت هر بتی كه در جهان بود با صورت به زمین خورد.
در این زمان ابلیس ترسید و به قومش گفت :"امشب حادثه ای بزرگ اتفاق افتاده است باشید تا من عالم را بگردم و خبر بیاورم.
ابلیس عالم را گشت تا به شهر مدینه رسید مردی را دید و از او سوال كرد: " دیشب چه حادثه ای اتفاق افتاد"
مرد گفت "رسول خدا فرمود:" آیه ای از گنج های عرش نازل شد كه بت های جهان به خاطر آن آیه همگی با صورت به زمین خوردند. ابلیس بعد از شنیدن حادثه به نزد قومش رفت و حادثه را به آن ها خبر داد.
سوره بقره آیه ۴۵ : وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ
( و طلب یارى کنید از خدا به صبر کردن در مصائب (بعضى گفته اند: مراد، روزه، و صبر در تشنگى و گرسنگى آن است) و طلب یارى کنید و مساعدت خواهید در رستگارى دنیا و آخرت از خدا، به نمازگزاران البته نماز، سنگین و گران است مگر بر کسانى که حال خضوع و ذلت به درگاه خدا دارند، که ایشان از نماز، سنگینى نبینند و بلکه لذت برند )
***************************
سوره بقره آیه ۱۵۳ : یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ ( اى کسانى که ایمان آورده اید! مدد جویید به صبر کردن در مصائب و خواندن نماز در اوقات آن (بعضى از مفسرین گفته اند: مراد از «صبر»، روزه است که در آن صبر بر گرسنگى و تشنگى است). البته خدا با صبرکنندگان است )
***************************
سوره بلد آیه ۱۷ : ثُمَّ کَانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ ( این کارها کند تا که از آن کسانى باشد که ایمان آوردند و سفارش کردند دیگران را به صبر، و سفارش کردند به شفقت به مردم)
خبرهایی از ارتباط جن با انسان میشنیدیم.هر چند عقل موریانه بسیار کوچک است، ولیمیفهمیدیم که جن، سلاحی در دست انسان است. خداوند، جن را به تسخیر حضرتسلیمان(ع) درآورد همانگونه که سربازان و نوکران را زیر فرمان او درآورده بود. آنان به ژرفای دریاها و اوج آسمانها میرفتند و هر آن چه سلیمان میخواست، انجاممیدادند. خانه و کاخ میساختند و راهها را آباد میکردند. این رابطه بدین صورت،تنها در زمان سلیمان (ع) رخ داد و برخلاف عادت و قانون قدیمی بود که جنها را ازانسان جدا میساخت.
این معجزهی سلیمان (ع)، نشانهای از نشانههای پیامبریاش بود. مردم آن چه را کهجنها انجام میدادند و انسان از انجام دادن آن ناتوان بود، میدیدند.باید ایمانشانبه خداوند مستحکمتر میشد و قدرت او را بیشتر درک میکردند، ولی آن چه رخ داد،انتشار خرافه و خیالبافی بود. اعتقاد مردم به قدرت جن افزون گشت تا جایی کهنادانان میگفتند: جن علم غیب دارد.
من به عنوان یک موریانه نمیدانم چه کسی این شایعهی خندهدار و مسخره را پخش کردهاست؟ نمیدانستم مسبب آن، جن بود یا انسان. مهم این بود که این شایعه تا آن جاگسترش یافت که جزو امور بدیهی درآمد. من میدانستم که جن علم غیب ندارد.منِ موریانهبا همهی این سادگی و کوچکیام که فوتی مرا از جا میکند، توانستم این حقیقت را بهاثبات برسانم که جن، علم غیب ندارد.جالب این است که من این کار را انجام دادم، بدوناینکه خودم قصدی داشته باشم.گرسنه بودم و نمیدانستم چه کار باید بکنم. پس عصا راخوردم، عصای سلیمان را… .
قرآن کریم در شب بعثت پیامبر و در غار حرا هنگامی که آنحضرت مشغول عبادت بود بر وی نازل شد و به عقیده اکثر علمای شیعه، بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز 27 ماه رجب، پنج سال پس از تجدید بنای کعبه، اتفاق افتاد و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در این هنگام، چهل سال داشتند (610 يا 611 م.).
پس آنچه مسلم است این است که در شب بعثت پیامبر سوره علق از قرآن کریم بر آن حضرت نازل شده است و شروع نزول قرآن از این تاریخ بوده است اما درباره كيفيت نزول تمام قرآن دو گونه آيات در قرآن كريم وجود دارد:
يك. آياتى كه بر نزول قرآن در شب قدر و ماه رمضان دلالت دارند؛ مانند: آيه 185 سوره «بقره» و آيه 3 سوره «دخان» و آيه 1 سوره «قدر».
دو. آياتى كه بر نزول تدريجى قرآن در طول 20 يا 23 سال دلالت دارند؛ مانند آيه 106 سوره «اسراء» و آيه 32 سوره «فرقان».
إنّا أعطیناک الکوثر، فصلّ لربّک وانحر، إنّ شانئک هو الأبتر
در شأن نزول این سوره گفته شده:
زمانى که رسول(صلی الله علیه وآله) دو تن از فرزندان خود به نامهاى عبداللّه و قاسم را از دست داد و دشمنان آن حضرت، براى تضعیف او، زبان طعن و شماتت، گشودند، عاص بن وائل او را «ابتر» خواند،که در لغت عرب به «مقطوع النسل» اطلاق میشود.1
کوثر از ریشه کثرت است و بر چیزى اطلاق میشود که شأنیت کثرت در او باشد و مراد از کوثر خیر فراوان است.2
یکی از اقدامات مهمی که امام خمینی رحمه الله درباره احیای آرمان فلسطین در سطحی جهانی انجام دادند، طرح روز جهانی قدس و فرمان اجرای آن در بهترین شرایط زمانی، یعنی ماه مبارک رمضان بود. این کار تأثیرات مثبتی در داخل فلسطین اشغالی و در سطح دنیای اسلام و کشورهای مختلف جهان بر جای گذاشت. امروز این میراث گران قدر امام راحل، همچنان پرشکوه در میان امت اسلامی باقی است و هر سال بر شکوه و عظمت آن افزوده می شود.
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خدایی که دارای همه کمالات وجودی است.،خدایی که اعطا و افاضه ای فراگیر برای رفع حاجت نیازمندان (رحمت فراگیر) دارد و خدائی که اعطا و افاضه ای ویژه برای رفع حاجت مومنان (رحمت خاص) دارد .
الحمد لله رب العالمین
ستایش مخصوص خدایی است که همه کمالات را دارد و سوق دهنده هر موجود به سمت کمال لایق است .
الرحمن الرحیم
ستایش مخصوص خدایی است که اعطا و افاضه ای فراگیر برای رفع حاجت نیازمندان و اعطا و افاضه ای و یژه برای رفع حاجت مومنان دارد.
مصلحت پادشاه
عَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئاً وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیْئاً وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ وَاللّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ. (بقره/ ۲۱۶)
چه بسا چیزی را دوست نمیدارید و آن چیز برای شما نیک باشد، و چه بسا چیزی را دوست داشته باشید و آن چیز برای شما بد باشد، و خدا ( به رموز کارها آشنا است و از جمله مصلحت شما را ) میداند و شما ( از اسرار امور بیخبرید و مصلحت خود را چنان که شاید و باید ) نمیدانید.
روزی پادشاهی برای پوستکندن میوه کارد تیزی طلب کرد اما در حین بریدن میوه انگشتش را برید، وزیر که در آنجا بود گفت: نگران نباشید تمام چیزهایی که رخ میدهد در جهت خیر و صلاح شماست!
پادشاه از این سخن وزیر برآشفت و از رفتار او در برابر این اتفاق آزرده خاطر شد و دستور زندانی کردن وزیر را داد…
ايـن سـوره در ايـن مـقـام اسـت كـه خـاطـر نـشـان سـازد كه خداى تعالى عالم و اجزاى آن از قـبيل زمين و آسمان و خشكى ها و درياها و انس و جن را طورى آفريده و نيز اجزاى هر يك را طـورى نـظـم داده كه جن و انس بتوانند در زندگى خود از آن بهره مند شوند، و قهرا عالم بـه دو قـسـمـت و دو نـشـاءه تـقـسيم مى شود، يكى نشاءه دنيا كه به زودى خودش با اهلش فانى مى شود، و يكى ديگر نشاءه آخرت كه هميشه باقى است، و در آن نشاءه سعادت از شقاوت و نعمت از نقمت متمايز مى گردد.
در دین اسلام، بسیاری از کارها و اعمال، از نماز و روزه تا خوردن و خوابیدن و جز آن دارای احکام و آدابی هستند که رعایت آنها گاه بر ما واجب و گاه مستحب می شود.
تلاوت قرآن که در ماه مبارک رمضان، بر آن تأکید بیش تر شده و دارای رونق فزون تری است، نیز دارای احکام و آدابی ویژه است که رعایت شماری از آنها بر ما واجب و رعایت شمار دیگری از آنها بر ما مستحب است و بسیاری از آنها را به قلم می آوریم.
شایان توجه است احکام و آدابی که برای تلاوت قرآن گفته می شود و در پی می آید ـ به طور مستقیم و یا غیر مستقیم ـ از آیات قرآن و روایات معصومان علیهم السلام برگرفته شده است.
«استخاره» در لغت به معناى «طلب خیر از خداوند کردن» است؛ خداوندى که جهان آفرینش در قبضه قدرت اوست، آفریدگارى که سرنوشت تمام موجودات جهان از او سرچشمه مى گیرد و مى تواند بنده خود را با نیکی ها رهبرى نماید.
معناى این نوع استخاره این است: هنگامى که انسان مى خواهد کارى را انجام دهد لازم است با نهایت دقّت و توجّه، تمام مقدّمات کار را تا آن جا که ممکن است فراهم سازد و از آنچه موجب ضرر و زیان است بپرهیزد، سپس از صمیم قلب از خداوند بخواهد او را در این راه موفّق کند و نفع و خیر نصیب او سازد. خلاصه این که، وقتى انسان دست به یک کار بزرگ مى زند و سرانجام کار روشن نیست، پس از انجام کارهاى لازم که در پیشرفت او دخالت دارد، باید در این حال خدا را بخواند، و از او بطلبد که وى را در این کار از هر نظر پیروز گرداند و او را در رسیدن به مقصود رهنمون گردد.
این همان استخاره به معناى «طلب خیر از خدا کردن» است که روایات صحیح و معتبرى دارد. این نوع استخاره نه احتیاج به قرآن دارد و نه تسبیح، بلکه یک توجّه باطنى است که انسان مى تواند هر روز دهها مرتبه آن را انجام دهد.
جوانی نزد شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی آمد و گفت سه قفل در زندگی ام وجود دارد و سه کلید از شما می خواهم.
- قفل اول اینست که دوست دارم یک ازدواج سالم داشته باشم.
- قفل دوم اینکه دوست دارم کارم برکت داشته باشد.
- قفل سوم اینکه دوست دارم عاقبت بخیر شوم.
شیخ نخودکی فرمود:
برای قفل اول، نمازت را اول وقت بخوان.
برای قفل دوم نمازت را اول وقت بخوان.
و برای قفل سوم نمازت را اول وقت بخوان.
جوان عرض کرد: سه قفل با یک کلید؟؟!
شیخ نخودکی فرمود : نماز اول وقت شاه کلید است .
.: Weblog Themes By Pichak :.