هستی سرشار از خداست. در همه جا کلمه وجود موج می زند. کلمه وجود خداست و همه هستی به اوست که موجود شده است؛ از این روست که عارفان گفته اند آن چه پیداست خداست و جهان چنان سرابی پیداست؛ چرا که موجود بی وجود معنایی ندارد و سراب نماد آب است.

خداوند در آیات بسیاری از قرآن به این حقیقت توجه داده است که تنها خداوند هست و هر چه از هستی نامی می برد، سایه آفتاب حقیقت خداوندی است. از این روست که ملکوت هر چیزی را خدا می داند و خواهان شناخت خداوند با تفکر و تدبر و دیدن آیات انفسی و آفاقی می شود؛ چرا که انسان با علم حصولی و شهودی می تواند حقیقت هر چیزی را بشناسند و دریابد که تنها خداوند حق مطلق هستی و هستی جز خدا چیزی نیست.



ادامه مطلب
تاريخ : 30 / 8 / 1393برچسب:نشانه,قدرت,خداوند, | 23:9 | نويسنده : علی نراقی پور |

 

«ذوالقرنین» پادشاهی نیکوکار بود که خداوند در زمین به او قدرتی بسیار داده بود و اسباب و لوازم حکومت و پیروزی را برایش فراهم کرده بود. او حاکمی نیرومند و عادل بود. فهمیده و دوراندیش بود و در سرزمین به آبادانی و عمران می‌پرداخت. او مملکت را به رشد و ترقی می‌رساند و مردم را به امنیت و آسایش. با مردم رفتاری نیکو و مهربانانه داشت و به همین خاطر بود که مردم نیز او را از خود می‌دانستند و از او پیروی و اطاعت می‌نمودند.

 



ادامه مطلب
تاريخ : 29 / 8 / 1393برچسب:ذوالقرنین,قرآن, | 22:33 | نويسنده : علی نراقی پور |

خداوند از آفرينش انسان ها هدفى داشت. به طور خلاصه مهم ترين علتى كه باعث شد خداوند متعال انسان را بيافريند اين بود كه پروردگار مهربان به خاطر لطف و محبتى كه به انسان داشت او را آفريد تا در دنيا كارهاى نيك انجام دهد و با انجام كارهاى پسنديده به خداوند نزديك شود، در بهشت الهى وارد شود و براى هميشه در آرامش و سعادت باشد.

انسان براى پيمودن راه سعادت و ورود به بهشت نيازمند يك كتاب راهنما و نقشه راه است تا آن كتاب راهنما را بخواند و دستوراتش را به كار گيرد تا به سعادت دائمى برسد و آن كتاب راهنما چيزى جز «قرآن» نيست. چنان كه خداوند درباره قرآن مى فرمايد: اين آيات كتاب حكمت آموز، هدايت و رحمت براى نيكوكاران است.

دومين آيه سوره بقره نيز قرآن را مايه هدايت پرهيزكاران مى داند و به ما مى فهماند كه يكى از دليل هاى نزول قرآن اين است كه افراد با تقوا و پرهيزكار آن را قرائت كنند و هدايت يابند.

تا كنون با يكى از دليل هاى نزول قرآن آشنا شديم اينك به يك دليل ديگر هم اشاره مى كنم حضرت محمد(صلى الله عليه وآله) آخرين پيامبر الهى و «خاتم النبيّين» و پيامبر همه جهانيان است.

سند حقانيت پيامبر اسلام يعنى راهى كه ما مى توانيم بفهميم تمام صحبت هاى حضرت محمد(صلى الله عليه وآله وسلم) وحى و از طرف خداوند بوده است راه معجزه هاى ايشان است كه مى توانيم به راستگويى اش پى ببريم. و وحى بودن سخنان حضرت محمد از راه معجزه اش كه قرآن است به دست مى آيد.

با توجه به آن چه گفتم روشن مى شود كه: از آن جا كه حضرت محمد(صلى الله عليه وآله وسلم) آخرين فرستاده خداوند و پيامبر همه بشريّت از صدر اسلام تا روز قيامت است پس بايد پيامبر اسلام معجزه جاويدانى داشته باشد تا مردم با ديدن آن معجزه به حقانيت اسلام پى ببرند و آن معجزه هميشگى قرآن است.

قرآن پيامى از خداوند است *** رمز نجات هر كه در بند است

قرآن حيات روشن دل هاست *** قرآن فروغ و شمع محفل هاست

دل از فروغش نور مى گيرد *** جان از پيامش شور مى گيرد



تاريخ : 28 / 8 / 1393برچسب:علت,نزول,قرآن, | 22:28 | نويسنده : علی نراقی پور |

گزيده تفسير

الله برترين نام خدايى است كه داراى همه كمالات وجودى است و الرحمن و الرحيم از صفات اوست كه نشانه رحمت آن هستى بى پايان است ؛ با اين فرق كه رحمان بر كثرت رحمت دلالت مى كند و رحيم بر ثبات و دوام آن . پس رحمان خدايى است كه رحمت فراگيرش همه چيز و همه كس را شامل مى شود (مؤمن ، كافر، دنيا و آخرت ) و چنين رحمتى در برابر غضب نيست ، بلكه غضب نيز از مصاديق آن است و اما رحيم خدايى است كه رحمتى ويژه براى مؤ منان دارد و اين رحمت در برابر غضب اوست . خداى سبحان ، قرآن و نيز سوره را با نام خود مى گشايد و بدين گونه ، ادب شروع كار با نام خدا را به انسانها مى آموزد.



ادامه مطلب
تاريخ : 27 / 8 / 1393برچسب:تفسیر,آیه,قرآن, | 22:17 | نويسنده : علی نراقی پور |

در زمان شاه صفوى سفيرى (كه در علوم رياضيه و نجوم مهارتى تمام داشت و گه گاهى هم از ضماير و اسرار و اخبار غيبيه مى گفت ) از طرف دولت استعمارگر فرنگ به ايران آمد در آن زمان پايتخت ايران اصفهان بود وارد اصفهان شد تا كه تحقيقى درباره ملت و اسلام كند و دليلى براى آن پيدا نمايد.
سلطان وقتى او را ديد و از خيالاتش آگاهى پيدا كرد تمام علماى شهر اصفهان را براى ساكت كردن و محكوم كردن آن شخص خارجى دعوت نمود، كه از جمله آنها مرحوم آخوند ملامحسن فيض كاشانى ( رضوان الله تعالى عليه ) كه معروف به فيض كاشى بود حضور پيدا كرد.



ادامه مطلب
تاريخ : 26 / 8 / 1393برچسب:مسلمان,برکت,خاک,کربلا, | 23:5 | نويسنده : علی نراقی پور |

روزی بهلول در حالی که داشت از کوچه ای می گذشت شنید که استادی به شاگردانش می گوید :

من امام صادق (ع) را قبول دارم اما در سه مورد با او کاملا مخالفم !

یک اینکه می گوید :خداوند دیده نمی شود پس اگر دیده نمی شود وجود هم ندارد.

دوم می گوید :خدا شیطان را در آتش جهنم می سوزاند در حالی که شیطان خود از جنس آتش است و آتش تاثیری در او ندارد.

سوم هم می گوید : انسان کارهایش را از روی اختیار انجام می دهد در حالی که چنین نیست و از روی اجبار انجام می دهد.

بهلول تا این سخنان را از استاد شنید فورا کلوخ بزرگی به دست گرفت و به طرف او پرتاب کرد اتفاقا کلوخ به وسط پیشانی استاد خورد و آنرا شکافت !

استاد و شاگردان در پی او افتادند و او را به نزد خلیفه آوردند.

خلیفه گفت : ماجرا چیست؟


استاد گفت : داشتم به  دانش آموزان درس می دادم که بهلول با کلوخ به سرم زد و آنرا شکست!

بهلول پرسید : آیا تو درد را می بینی؟

گفت : نه

بهلول گفت : پس دردی وجود ندارد. ثانیا مگر تو از جنس خاک نیستی و این کلوخ هم از جنس خاک پس در تو تاثیری ندارد.

ثالثا : مگر نمی گویی انسانها از خود اختیار ندارند ؟

پس من مجبور بودم و سزاوار مجازات نیستم

استاد دلایل بهلول دیوانه را شنید و خجل شد و از جای برخاست و رفت !!!



تاريخ : 15 / 8 / 1393برچسب:بهلول,قرآن,استاد, | 22:55 | نويسنده : علی نراقی پور |

 

«بنی امیه» یا «امویان» عنوان کلی طایفه ای از خاندان بزرگ قریش که از سال 41 هجری قمری تا 132 هـ ق، به مدت هزار ماه حدود 91 سال بر سراسر جهان اسلام حکومت کردند. نسب آنها به "امیه بن عبد شمس بن عبدمناف" برادرزاده "هاشم بن عبد مناف" می رسد. مرکز حکومت عربی محض آنها «شام» و پایه گذار حکومت آنها "معاویة بن ابی سفیان" بود. این دودمان از زمان ظهور اسلام با پیغمبر و عترت او و آل علی علیه السلام، دشمنی شدید داشتند و این دشمنی از زمان قبل از اسلام یعنی از خود امیه و فرزندانش «بنی امیه»، با هاشم و فرزندانش «بنی هاشم» که هردو عموزاده بودند.سابقه دیرینه داشته و بعد از اسلام همچنان بین دو خاندان بنی امیه و بنی هاشم، ادامه پیدا کرد و بعد از قتل عثمان (خلیفه سوم) که از این طایفه بود بار دیگر نزاع بین این دو خاندان را تحدید کرد. خلفای اموی اکثرا مردانی خوشگذران و دنیا طلب بودند و به تبع حکومت های فارس و روم، بساط تشریفات و تجملات و عیش و نوش ملوک و سلاطین در دربار آنها و فساد در دستگاه حکومتی آنها رایج بود و در امور مربوط به دین و دینداری و حتی رعایت ظواهر اسلام، بی توجه و بی اعتنا بودند و به همین سبب عامه مسلمین و مخصوصا زهاد آنها در حق این طایفه بدبین بودند.

 



ادامه مطلب
تاريخ : 14 / 8 / 1393برچسب:, | 22:29 | نويسنده : علی نراقی پور |

بند آغازین از ترکیب بند محتشم کاشانی پیرامون واقعه کربلا:

باز این چه شورش است؟ که در خلق عالم است   باز این چه نوحه وچه عزا وچه ماتم است؟
باز این چه رستخیز عظیم است؟ کز زمین   بی نفخ صور، خاسته تا عرش اعظم است
این صبح تیره باز دمید از کجا؟ کزو   کار جهان وخلق جهان جمله درهم است
گویا، طلوع می‌کند از مغرب آفتاب   کآشوب در تمامی ذرات عالم است
گر خوانمش قیامت دنیا، بعید نیست   این رستخیز عام، که نامش محرم است
در بارگاه قدس که جای ملال نیست   سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
جن وملک بر آدمیان نوحه می‌کنند   گویا، عزای اشرف اولاد آدم است
خورشید آسمان وزمین، نور مشرقین   پروردهٔ کنار رسول خدا، حسین


تاريخ : 13 / 8 / 1393برچسب:, | 22:12 | نويسنده : علی نراقی پور |



تاريخ : 12 / 8 / 1393برچسب:, | 13:19 | نويسنده : علی نراقی پور |

قمر بنی هاشم (ع)

عباس،فرزند علی و امّ البنین، در روز چهارم شعبان سال 26 هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشود.مادرش فاطمه، دختر حزام بن خالد بود که نیاکانش همه از دلیر مردان عرب بوده
و در شجاعت و دلیری در دنیای عرب مشهور بوده اند. امام علی ( ع ) ده سال پس از وفات حضرت فاطمه ،با امّ البنین ازدواج کرد. خواستگاری اینازدواج را برادرش عقیل انجام داد .

می گویند هنگام ورود امّ البنین به خانه علی (ع) امام حسن و حسین بیمار بودند و او از آنان پرستاری کرد تا خوب شدند.امّ البنین اجازه نمی داد که اورا فاطمه صدا کنندزیرا می ترسید یادغم های فاطمه برای علی و فرزندانش زنده شود و باعث ناراحتی آنان شود .ثمره ازدواج علی(ع) با فاطمه بنت حزام،چهار پسر به نام های عباس،عون ، جعفر و عثمان بود که بزرگترین آن ها عبّاس بود.فاطمه را به علت داشتن این چهارپسر،امّ البنین(مادر پسران) نامیده اند.امّ البنین آن چنان به امیرالمؤمنین وفادار بودکه پس از شهادت آن حضرت ، شوهردیگری اختیارنکرد با آن که بیش از بیست سال پس از آن حضرت زنده بود .

وقتی عباس به دنیا آمد،امام علی(ع) در گوش او اذان و اقامه خواند،نام خدا و رسول را به گوش او خواند و نام او را عباس نهاد . امام گاه گاهی قنداق عباس را در آغوش می گرفت، بازوانش را می بوسید و گریه می کرد .روزی امّ البنین علّت این گریه را پرسید ؛ امام در جواب فرمود : این دست ها در راه کمک به حسین قطع خواهند شد .

 



ادامه مطلب
تاريخ : 10 / 8 / 1393برچسب:, | 20:58 | نويسنده : علی نراقی پور |

امام حسین (ع)

 

دومين فرزند برومند حضرت علي و(1) در روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت فاطمه ، که درود خدا بر ايشان باد، در خانه وحي و ولايت چشم به جهان گشود.

چون خبر ولادتش به پيامبر گرامي اسلام (ص ) رسيد، به خانه حضرت علي (ع ) و فاطمه را فرمود تا کودکش را بياورد. اسما او را در پارچه اي سپيد (2) (س ) آمد و اسما پيچيد و خدمت رسول اکرم (ص ) برد، آن گرامي به گوش راست او اذان و به گوش چپ ) او اقامه گفت . به روزهاي اول يا هفتمين روز ولادت با سعادتش ، امين وحي الهي ، جبرئيل ، فرود آمد و گفت : سلام خداوند بر تو باد اي رسول خدا، اين نوزاد را به نام پسر کوچک هارون (شبير) چون علي براي تو بسان هارون (5) که به عربي (حسين ) خوانده مي شود نام بگذار. (4)براي  موسي بن عمران است ، جز آن که تو خاتم پيغمبران هستي .
و به اين ترتيب نام پرعظمت "حسين " از جانب پروردگار، براي دومين فرزند فاطمه (س ) انتخاب شد. به روز هفتم ولادتش ، فاطمه زهرا که سلام خداوند بر او باد، گوسفندي را براي  کشت ، و سر آن حضرت را تراشيد و هم وزن موي سر او (6) فرزندش به عنوان عقيقه (7) نقره صدقه داد.
 

 



ادامه مطلب
تاريخ : 9 / 8 / 1393برچسب:سید,الشهدا,امام,حسین, | 20:37 | نويسنده : علی نراقی پور |

 نبرد کربلا

نبرد کربلا جنگی بود که در دهم محرم ۶۱ هجری قمری (۲۰ مهر ۵۹ خورشیدی برابر ۱۰ اکتبر ۶۸۰ میلادی) اتفاق افتاد. روز نبرد به عاشورا نیز معروف است. این نبرد میان سپاه کم تعداد امام حسین(ع)  و سپاه اعزامی از سوی یزید بن معاویه (دومین پادشاه دودمان اموی) در نزدیکی محلی به نام کربلا (در عراق کنونی) در گرفت. دلیل یزید بن معاویه برای جنگ، بیعت نکردن امام حسین(ع) با او بود. امام حسین(ع) نیز حکومت و زمامداری یزید بن معاویه را غیر شرعی و غیرقانونی می دانست.

 



ادامه مطلب
تاريخ : 8 / 8 / 1393برچسب:نبرد,کربلا,خونین,امام,حسین, | 20:16 | نويسنده : علی نراقی پور |

ماه محرم

ماه مُحَرّم یا محرم‌الحرام نخستین ماه تقویم اسلامی (هجری قمری) و  از جملهٔ ماه‌های حرام است. به‌همان‌گونه که پیش از ظهور اسلام، در دوران جاهلیت ، جنگ و خونریزی در این ماه‌ها ممنوع بود، پیامبر اسلام(ص) نیز همان را تأیید کرد.محرم نخستین ماه از ماه‌های دوازده گانه قمری و یکی از ماه‌های حرام است که در دوران جاهلیت و نیز در اسلام، جنگ در آن تحریم شده بود.

شب و روز اول محرم به عنوان اول سال قمری دارای نماز و آداب خاصی است که در کتاب مفاتیح الجنان بیان شده است.محرم، ماه حزن و اندوه و عزاداری شیعیان در قتل امام حسین(ع) است.

حوادث و وقایع فراوانی در ماه محرم رخ داده است که در زیر به برخی از آنها اشاره می‌شویم:

غزوه ذات الرقاع، فتح خیبر، ازدواج حضرت فاطمه(س) وحضرت علی(ع)، ورود حضرت علی(ع) به اسلام ، نبرد کربلاتاسوعا و عاشورا و قتل امام حسین(ع) و اسارت خاندان امام حسین(ع) به کوفه و شام.

همچنین نقل است که به خلافت رسیدن عثمان، قتل محمد امین برادر مأمون عباسی، قتل جعفر برمکی و انقراض خاندان برمکی و دولت برمکیان، واقعه هولاکو و مستعصم و انقراض دولت بنی عباس در این ماه بوده است.

عروج ادریس به آسمان، استجابت دعای حضرت زکریا ، عبور حضرت موسی از دریا و غرق شدن فرعونیان در نیل و عذاب اصحاب فیل نیز در ماه محرم رخ داده است.



تاريخ : 7 / 8 / 1393برچسب:, | 19:28 | نويسنده : علی نراقی پور |