حدیث (1) امام صادق عليه السلام :
حُسنُ الجِوارِ يُعَمِّرُ الدِّيارَ وَيَزيدُ فِى العمارِ؛
خوش همسايگى شهرها را آباد و عمرها را زياد مى كند.
كافى، ج2، ص667، ج8
حدیث (2) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
إِن أَحبَبتُم أَن يُحِبَّكُمُ اللّه وَرَسولُهُ فَأَدّوا إِذَا ائتُمِنتُم وَاصدُقوا إِذا حَدَّثتُم وَأَحسِنوا جِوارَ مَن جاوَرَكُم؛
اگر مى خواهيد كه خدا و پيغمبر شما را دوست بدارند وقتى امانتى به شما سپردند رد كنيد و چون سخن گوييد راست گوييد و با همسايگان خود به نيكى رفتار نماييد.
نهج الفصاحه، ح 554
حدیث (3) امام على عليه السلام :
وَالجِوارُ أَربَعونَ دارا مِن أَربَعَةِ جَوانِبِها؛
تا چهل خانه از چهار طرف همسايه به شمار مى آيند.
خصال، ص 544
چرا اسلام معاد را از اصول دین قرار داده اند ولى سایر ضروریات را از اصول دین قرار نداده چون خیلى اشخاص این سۆال را مى کنند، مى گویند شهادتین که انسان به آن مسلمان مى شود دو چیز بیشتر نیست: " اشهد ان لا اله الا الله، اشهد ان محمدا رسول الله ".
پس چرا مسأله معاد را جزء اصول دین قرار داده اند؟ خوب، آدمى که به پیغمبر ایمان داشته باشد، به هر چه پیغمبر گفته (اگر برایش ثابت شود که پیغمبر گفته، مخصوصا اگر ثبوتش به حد ضرورت و بداهت برسد) ایمان پیدا مى کند، پس ما باید بگوییم اصول دین دو چیز بیشتر نیست (حالا دو اصل دیگر (عدل و امامت) را که شیعه مى گویند، آن به جاى خود مسأله علیحده اى است): توحید، نبوت، معاد فرع و طفیلى نبوت است، چون ما به نبوت اعتقاد داریم و پیغمبر از معاد خبر داده، به معاد هم اعتقاد داریم، همین طورى که چون پیغمبر گفته اند نماز واجب است به نماز هم اعتقاد داریم، نماز هم از ضروریات است، روزه هم از ضروریات است، حج هم از ضروریات است.
زمر و نام دیگرش «عرف»1 ، سی و نهمین سوره قرآن است كه مكی و 75 آیه دارد.
در فضیلت این سوره از پیامبر اكرم صلی الله علیه واله وسلم روایت شده است: هر كس سوره زمر را قرائت نماید در روز قیامت امیدش قطع نشده و خداوند ثواب خائفان از خدا كه از او بیم دارند را به قاری این سوره عطا می كند.
از هارون بن خارجه روایت شده است كه امام صادق علیه السلام فرمودند: هر كس سوره زمر را بخواند و كلماتش را به آسانی و به آرامی بر زبان جاری سازد خداوند آبرو، و سربلندی دنیا و آخرت به او ارزانی دارد و او را بدون ثروت خویشان و فامیل عزیز گرداند، بدانسان كه هر كس او را ببیند بزرگ شمارد و حشمتش وی را بگیرد و جسمش را بر آتش دوزخ حرام سازد و هزار شهر در بهشت برایش بسازند كه هر شهری دارای هزار كاخ باشد و در هر كاخی صد حوریه و بعلاوه او را دو چشمه آب است كه روانند و هر چشمه زلال كه جوشانند و دو چشمه سار كه از سرسبزی و خرمی به سیاهی زنند و حورانی پرده نشین كه در سراپرده ها مستورند و باغهایی كه دارای انواع میوه هاست و از هر میوه دو صنف.
تلاوت قرآن بدون فهم و تدبر ثواب زیادی دارد یا فهم و تدبر قرآن بدون تلاوت قرآن؟ یعنی ما چه كار كنیم؟ در تلاوت قرآن وقت را صرف كنیم یا در خواندن ترجمه آن؟
از آن جا كه قرآن كریم، كلام آفریننده انسان هاست با دیگر سخن ها تفاوت اساسى داشته و داراى آثار ویژه اى است كه در هیچ كلام دیگرى یافت نمى شود.خواندن قرآن و شنیدن آن حتى براى كسانى كه با زبان عربى آشنایى نداشته و معناى آیات الهى را نمى فهمند به عنوان عملى نیک در پرونده اعمالشان ثبت شده، آمرزش گناهان، نورانیت دل و ثواب اخروى را در پى دارد.افزون بر این، مطابق روایت امام صادق (علیه السلام) حتى نگاه كردن در قرآن نیز عبادت بوده و وجود داشتن یك جلد از قرآن در خانه، موجب طرد شیاطین از آن خانه مى شود. در حدیث مشهورى پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) فرموده اند: خانه هاى خود را با تلاوت قرآن نورانى كنید؛ زیرا هر خانه اى كه در آن قرآن، بسیار تلاوت شود خیر آن خانه زیاد شده و اهل آن گشایش مى یابند و آن خانه براى اهل آسمان نور افشانى مى كند چنان كه ستارگان آسمان براى اهل دنیا نور افشانى مى كنند.
آیه 77 سوره آل عمران، كسانى را كه پیمان شكنى مى كنند، به پنج نوع قهر الهى تهدید مى كند: بى بهرگى در آخرت، محرومیّت از خطاب الهى، محرومیّت از نظر لطف الهى، محرومیّت از پاكى از گناه و گرفتارى به عذاب دردناك.
إِنَّ الَّذِینَ یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَأَیْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِیلًا أُوْلَئِكَ لاَ خَلاَقَ لَهُمْ فِی الآخِرَةِ وَلاَ یُكَلِّمُهُمُ اللّهُ وَلاَ یَنظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَلاَ یُزَكِّیهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ (آل عمران ـ 77)
كسانى كه پیمان خدا و سوگندهاى خود را به بهاى ناچیزى مىفروشند آنان را در آخرت بهرهاى نیست و خدا روز قیامت با آنان سخن نمىگوید و به ایشان نمىنگرد و پاكشان نمىگرداند و عذابى دردناك خواهند داشت.
يكي از موجوداتي كه از ديدهها پنهان است، اما داراي وجود خارجي است؛ شيطان ميباشد.
واژهي «شيطان»، از ماده «شطن» يا «يشطن» به معناي خبيث و پست و دور شدن، آمده است و به هر موجودي سركش و متمرد اطلاق ميشود. اعم از، انسان، جن و يا جنبندگان ديگر. پس شيطان اسم عام(اسم جنس) است اما "ابليس[1] اسم خاص (علم) است كه حضرت آدم را سجده نكرد واكنون نيز با لشكر و منسوبين خود انسانها را وسوسه و گمراه ميكند.[2] لذا در قرآن كلمه شيطان به انسان و جن اطلاق شده است «و كذالك جعلنا لكل نبي عَدُوّاً شياطين الانس و الجنّ؛»[3] «بدين گونه مابراي هر پيامبري دشمني از شيطانهاي انساني و يا جني قرار داديم.»
واژهي «شيطان» به صورت مفرد «70» بار و به صورت جمع (شياطين) «18» بار در قرآن آمده است. ماهيّت شيطان همانند جنيان ازآتش است به عبارت ساده ميتوان گفت: شيطان نيز از نسل جنيان ميباشد. كه خودش اعتراف دارد كه زماني كه خداوند به او فرمان سجده به حضرت آدم ـ عليه السّلام ـ داد[4] او از فرمان الهي سرپيچي نمود و گفت:«خلقتني من نار و خلقته من طين؛» «مرا از آتش و او را از خاك آفريدي (و آتش به خاك افضليت دارد)» و همانند جنيان داراي اختيار، تكليف و شعور و عقل و اراده و زاد و ولد هستند.
گاهي جن و شيطان، مفهوم وسيعي دارندو شامل نفس امّاره[5] قواي واهمه، تخيل نفساني و لذات دنيوي، رياسات وهميه، حشرات موذي و انسانهاي فاسد و... كه لشكريان شيطان هستند؛ ميباشند[6] به عنوان مثال، حضرت علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: از قسمت شكسته ظرف و دستگيره آن آب نخوريد زيرا شيطان به روي دستگيره و قسمت شكسته ظرف مينشيند[7] يا در جاي ديگر ميفرمايد: زياد بن ابيه! از معاويه بترس! كه او شيطان است.[8]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ (۱)
وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ (۲)
لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ (۳)
تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ (۴)
سَلامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ (۵)
با توجه به آیات سوره قدر میتوان به فضیلتهای شب قدر پی برد:
۱. قرآن در آن نازل شده است.
۲. عبادت و احیای آن معادل بیش از هزار ماه است.
۳. خیرات و برکات الهی در آن شب نازل میشود.
۴. رحمت خاص خدا شامل حال بندگان میگردد.
۵. فرشتگان و روح در آن شب نازل میگردند.
شب قدر از شبهای مقدس و متبرک اسلامی است. خداوند در قرآن مجید از آن به بزرگی یاد کرده و سورهای نیز به نام «سوره قدر» نازل فرموده است. در تمام سال، شبی به خوبی و فضیلت شب قدر نمیرسد. این شب، شب نزول قرآن، شب فرود آمدن ملائکه و روح نیز نام گرفته است. عبادت در شب قدر برتر از عبادت هزار ماه است. در این شب، مقدرات یک سال انسانها و روزیها، عمرها و امور دیگر مشخص میشود. ملائکه در این شب بر زمین فرود میآیند، نزد امام زمان(عج) میروند و آنچه را برای بندگان مقدر شده بر ایشان عرضه میدارند. شبزندهداری و تلاوت قرآن و مناجات و عبادت در این شب، بسیار توصیه و تأکید شده است.
سوره ناس یکصد و سیزدهمین سوره و فلق آخرین سوره قران کریم است که هر دو در مکه نازل شده اند و ناس 5 ایه و فلق 6 آیه دارد. این دو سوره را «معوذتین» می نامند.
در علت نامگذار ی این دو سوره به معوذتین گفته اند: رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم همواره حسینین علیهم السلام را با این دو سوره تعویذ می نمود و با قرائت این دو سوره دو فرزندش را در پناه خداوند قرار می داد.(1)
هم چنین از امام صادق نقل شده است: لبید بن اعصم یهودی رسول خدا صلی الله علیخ وآله وسلم را سحر کرد و ایشات تحت تأثیر سحر بود مثلا وقتی می خواست از در برود در را نمی دید و با دست خود لمس می کرد. خداوند برای دفع سحر این دو سوره را نازل نمود.(2)
از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده است: هر کس این دو سوره را بخواند مانند این است که همه کتابهای پیامبران الهی را قرائت کرده باشد.(3)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در فضیلت این سوره می فرمایند : سوره نبأ را یاد بگیرید و اگر می دانستید چه بركات و آثاری در آن نهفته است كارهایتان را تعطیل می كردید و آن را می آموختید و به وسیله آن به خدا تقرب می جستید و خداوند به واسطه آن گناهان شما را می آمرزد جز شرک ورزیدن به او .
محتواى این سوره حول چند موضوع است:
الف ـ سؤالى كه در آغاز سوره، از حادثه بزرگ (نبأ عظیم) یعنى روز قیامت مطرح شده است.
ب ـ سپس به بیان نمونههائى دال بر امكان معاد و رستاخیزمىپردازد.
ج ـ در بخش دیگر قسمتى از نشانههاى آغاز رستاخیز را بیان مىدارد.
د ـ در بخش دیگرى گوشهاى از عذابهاى دردناك طغیانگران را مطرح می کند.
هـ به دنبال آن قسمتى از نعمتها و مواهب بهشتى را بیان میکند. سر انجام با انذار شدیدى از عذاب قریب، و سپس ذكر سرنوشت غمانگیز كافران سوره پایان مىگیرد.
ضمنا نامگذارى این سوره به خاطر تعبیرى است كه در آیه دوم آن آمده است، و گاه از آن به عنوان سوره "عمّ" به تناسب آیه نخستین آن تعبیر مىشود.
عكس العمل شیطان هنگام نزول آیه الكرسی
امام محمد باقر از امیر المومنین (ع) روایت فرموده: هنگامی كه آیت الكرسی نازل شد رسول خدا (ص) فرمود آیه الكرسی آیه ای است كه از گنج عرش نازل شده و زمانی كه این آیه نازل گشت هر بتی كه در جهان بود با صورت به زمین خورد.
در این زمان ابلیس ترسید و به قومش گفت :"امشب حادثه ای بزرگ اتفاق افتاده است باشید تا من عالم را بگردم و خبر بیاورم.
ابلیس عالم را گشت تا به شهر مدینه رسید مردی را دید و از او سوال كرد: " دیشب چه حادثه ای اتفاق افتاد"
مرد گفت "رسول خدا فرمود:" آیه ای از گنج های عرش نازل شد كه بت های جهان به خاطر آن آیه همگی با صورت به زمین خوردند. ابلیس بعد از شنیدن حادثه به نزد قومش رفت و حادثه را به آن ها خبر داد.
سوره بقره آیه ۴۵ : وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ
( و طلب یارى کنید از خدا به صبر کردن در مصائب (بعضى گفته اند: مراد، روزه، و صبر در تشنگى و گرسنگى آن است) و طلب یارى کنید و مساعدت خواهید در رستگارى دنیا و آخرت از خدا، به نمازگزاران البته نماز، سنگین و گران است مگر بر کسانى که حال خضوع و ذلت به درگاه خدا دارند، که ایشان از نماز، سنگینى نبینند و بلکه لذت برند )
***************************
سوره بقره آیه ۱۵۳ : یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ ( اى کسانى که ایمان آورده اید! مدد جویید به صبر کردن در مصائب و خواندن نماز در اوقات آن (بعضى از مفسرین گفته اند: مراد از «صبر»، روزه است که در آن صبر بر گرسنگى و تشنگى است). البته خدا با صبرکنندگان است )
***************************
سوره بلد آیه ۱۷ : ثُمَّ کَانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ ( این کارها کند تا که از آن کسانى باشد که ایمان آوردند و سفارش کردند دیگران را به صبر، و سفارش کردند به شفقت به مردم)
قرآن کریم در شب بعثت پیامبر و در غار حرا هنگامی که آنحضرت مشغول عبادت بود بر وی نازل شد و به عقیده اکثر علمای شیعه، بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز 27 ماه رجب، پنج سال پس از تجدید بنای کعبه، اتفاق افتاد و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در این هنگام، چهل سال داشتند (610 يا 611 م.).
پس آنچه مسلم است این است که در شب بعثت پیامبر سوره علق از قرآن کریم بر آن حضرت نازل شده است و شروع نزول قرآن از این تاریخ بوده است اما درباره كيفيت نزول تمام قرآن دو گونه آيات در قرآن كريم وجود دارد:
يك. آياتى كه بر نزول قرآن در شب قدر و ماه رمضان دلالت دارند؛ مانند: آيه 185 سوره «بقره» و آيه 3 سوره «دخان» و آيه 1 سوره «قدر».
دو. آياتى كه بر نزول تدريجى قرآن در طول 20 يا 23 سال دلالت دارند؛ مانند آيه 106 سوره «اسراء» و آيه 32 سوره «فرقان».
إنّا أعطیناک الکوثر، فصلّ لربّک وانحر، إنّ شانئک هو الأبتر
در شأن نزول این سوره گفته شده:
زمانى که رسول(صلی الله علیه وآله) دو تن از فرزندان خود به نامهاى عبداللّه و قاسم را از دست داد و دشمنان آن حضرت، براى تضعیف او، زبان طعن و شماتت، گشودند، عاص بن وائل او را «ابتر» خواند،که در لغت عرب به «مقطوع النسل» اطلاق میشود.1
کوثر از ریشه کثرت است و بر چیزى اطلاق میشود که شأنیت کثرت در او باشد و مراد از کوثر خیر فراوان است.2
یکی از اقدامات مهمی که امام خمینی رحمه الله درباره احیای آرمان فلسطین در سطحی جهانی انجام دادند، طرح روز جهانی قدس و فرمان اجرای آن در بهترین شرایط زمانی، یعنی ماه مبارک رمضان بود. این کار تأثیرات مثبتی در داخل فلسطین اشغالی و در سطح دنیای اسلام و کشورهای مختلف جهان بر جای گذاشت. امروز این میراث گران قدر امام راحل، همچنان پرشکوه در میان امت اسلامی باقی است و هر سال بر شکوه و عظمت آن افزوده می شود.
ايـن سـوره در ايـن مـقـام اسـت كـه خـاطـر نـشـان سـازد كه خداى تعالى عالم و اجزاى آن از قـبيل زمين و آسمان و خشكى ها و درياها و انس و جن را طورى آفريده و نيز اجزاى هر يك را طـورى نـظـم داده كه جن و انس بتوانند در زندگى خود از آن بهره مند شوند، و قهرا عالم بـه دو قـسـمـت و دو نـشـاءه تـقـسيم مى شود، يكى نشاءه دنيا كه به زودى خودش با اهلش فانى مى شود، و يكى ديگر نشاءه آخرت كه هميشه باقى است، و در آن نشاءه سعادت از شقاوت و نعمت از نقمت متمايز مى گردد.
در دین اسلام، بسیاری از کارها و اعمال، از نماز و روزه تا خوردن و خوابیدن و جز آن دارای احکام و آدابی هستند که رعایت آنها گاه بر ما واجب و گاه مستحب می شود.
تلاوت قرآن که در ماه مبارک رمضان، بر آن تأکید بیش تر شده و دارای رونق فزون تری است، نیز دارای احکام و آدابی ویژه است که رعایت شماری از آنها بر ما واجب و رعایت شمار دیگری از آنها بر ما مستحب است و بسیاری از آنها را به قلم می آوریم.
شایان توجه است احکام و آدابی که برای تلاوت قرآن گفته می شود و در پی می آید ـ به طور مستقیم و یا غیر مستقیم ـ از آیات قرآن و روایات معصومان علیهم السلام برگرفته شده است.
«استخاره» در لغت به معناى «طلب خیر از خداوند کردن» است؛ خداوندى که جهان آفرینش در قبضه قدرت اوست، آفریدگارى که سرنوشت تمام موجودات جهان از او سرچشمه مى گیرد و مى تواند بنده خود را با نیکی ها رهبرى نماید.
معناى این نوع استخاره این است: هنگامى که انسان مى خواهد کارى را انجام دهد لازم است با نهایت دقّت و توجّه، تمام مقدّمات کار را تا آن جا که ممکن است فراهم سازد و از آنچه موجب ضرر و زیان است بپرهیزد، سپس از صمیم قلب از خداوند بخواهد او را در این راه موفّق کند و نفع و خیر نصیب او سازد. خلاصه این که، وقتى انسان دست به یک کار بزرگ مى زند و سرانجام کار روشن نیست، پس از انجام کارهاى لازم که در پیشرفت او دخالت دارد، باید در این حال خدا را بخواند، و از او بطلبد که وى را در این کار از هر نظر پیروز گرداند و او را در رسیدن به مقصود رهنمون گردد.
این همان استخاره به معناى «طلب خیر از خدا کردن» است که روایات صحیح و معتبرى دارد. این نوع استخاره نه احتیاج به قرآن دارد و نه تسبیح، بلکه یک توجّه باطنى است که انسان مى تواند هر روز دهها مرتبه آن را انجام دهد.
هستی سرشار از خداست. در همه جا کلمه وجود موج می زند. کلمه وجود خداست و همه هستی به اوست که موجود شده است؛ از این روست که عارفان گفته اند آن چه پیداست خداست و جهان چنان سرابی پیداست؛ چرا که موجود بی وجود معنایی ندارد و سراب نماد آب است.
خداوند در آیات بسیاری از قرآن به این حقیقت توجه داده است که تنها خداوند هست و هر چه از هستی نامی می برد، سایه آفتاب حقیقت خداوندی است. از این روست که ملکوت هر چیزی را خدا می داند و خواهان شناخت خداوند با تفکر و تدبر و دیدن آیات انفسی و آفاقی می شود؛ چرا که انسان با علم حصولی و شهودی می تواند حقیقت هر چیزی را بشناسند و دریابد که تنها خداوند حق مطلق هستی و هستی جز خدا چیزی نیست.
خداوند از آفرينش انسان ها هدفى داشت. به طور خلاصه مهم ترين علتى كه باعث شد خداوند متعال انسان را بيافريند اين بود كه پروردگار مهربان به خاطر لطف و محبتى كه به انسان داشت او را آفريد تا در دنيا كارهاى نيك انجام دهد و با انجام كارهاى پسنديده به خداوند نزديك شود، در بهشت الهى وارد شود و براى هميشه در آرامش و سعادت باشد.
انسان براى پيمودن راه سعادت و ورود به بهشت نيازمند يك كتاب راهنما و نقشه راه است تا آن كتاب راهنما را بخواند و دستوراتش را به كار گيرد تا به سعادت دائمى برسد و آن كتاب راهنما چيزى جز «قرآن» نيست. چنان كه خداوند درباره قرآن مى فرمايد: اين آيات كتاب حكمت آموز، هدايت و رحمت براى نيكوكاران است.
دومين آيه سوره بقره نيز قرآن را مايه هدايت پرهيزكاران مى داند و به ما مى فهماند كه يكى از دليل هاى نزول قرآن اين است كه افراد با تقوا و پرهيزكار آن را قرائت كنند و هدايت يابند.
تا كنون با يكى از دليل هاى نزول قرآن آشنا شديم اينك به يك دليل ديگر هم اشاره مى كنم حضرت محمد(صلى الله عليه وآله) آخرين پيامبر الهى و «خاتم النبيّين» و پيامبر همه جهانيان است.
سند حقانيت پيامبر اسلام يعنى راهى كه ما مى توانيم بفهميم تمام صحبت هاى حضرت محمد(صلى الله عليه وآله وسلم) وحى و از طرف خداوند بوده است راه معجزه هاى ايشان است كه مى توانيم به راستگويى اش پى ببريم. و وحى بودن سخنان حضرت محمد از راه معجزه اش كه قرآن است به دست مى آيد.
با توجه به آن چه گفتم روشن مى شود كه: از آن جا كه حضرت محمد(صلى الله عليه وآله وسلم) آخرين فرستاده خداوند و پيامبر همه بشريّت از صدر اسلام تا روز قيامت است پس بايد پيامبر اسلام معجزه جاويدانى داشته باشد تا مردم با ديدن آن معجزه به حقانيت اسلام پى ببرند و آن معجزه هميشگى قرآن است.
قرآن پيامى از خداوند است *** رمز نجات هر كه در بند است
قرآن حيات روشن دل هاست *** قرآن فروغ و شمع محفل هاست
دل از فروغش نور مى گيرد *** جان از پيامش شور مى گيرد
.: Weblog Themes By Pichak :.