ايـن سـوره در ايـن مـقـام اسـت كـه خـاطـر نـشـان سـازد كه خداى تعالى عالم و اجزاى آن از قـبيل زمين و آسمان و خشكى ها و درياها و انس و جن را طورى آفريده و نيز اجزاى هر يك را طـورى نـظـم داده كه جن و انس بتوانند در زندگى خود از آن بهره مند شوند، و قهرا عالم بـه دو قـسـمـت و دو نـشـاءه تـقـسيم مى شود، يكى نشاءه دنيا كه به زودى خودش با اهلش فانى مى شود، و يكى ديگر نشاءه آخرت كه هميشه باقى است، و در آن نشاءه سعادت از شقاوت و نعمت از نقمت متمايز مى گردد.
در دین اسلام، بسیاری از کارها و اعمال، از نماز و روزه تا خوردن و خوابیدن و جز آن دارای احکام و آدابی هستند که رعایت آنها گاه بر ما واجب و گاه مستحب می شود.
تلاوت قرآن که در ماه مبارک رمضان، بر آن تأکید بیش تر شده و دارای رونق فزون تری است، نیز دارای احکام و آدابی ویژه است که رعایت شماری از آنها بر ما واجب و رعایت شمار دیگری از آنها بر ما مستحب است و بسیاری از آنها را به قلم می آوریم.
شایان توجه است احکام و آدابی که برای تلاوت قرآن گفته می شود و در پی می آید ـ به طور مستقیم و یا غیر مستقیم ـ از آیات قرآن و روایات معصومان علیهم السلام برگرفته شده است.
«استخاره» در لغت به معناى «طلب خیر از خداوند کردن» است؛ خداوندى که جهان آفرینش در قبضه قدرت اوست، آفریدگارى که سرنوشت تمام موجودات جهان از او سرچشمه مى گیرد و مى تواند بنده خود را با نیکی ها رهبرى نماید.
معناى این نوع استخاره این است: هنگامى که انسان مى خواهد کارى را انجام دهد لازم است با نهایت دقّت و توجّه، تمام مقدّمات کار را تا آن جا که ممکن است فراهم سازد و از آنچه موجب ضرر و زیان است بپرهیزد، سپس از صمیم قلب از خداوند بخواهد او را در این راه موفّق کند و نفع و خیر نصیب او سازد. خلاصه این که، وقتى انسان دست به یک کار بزرگ مى زند و سرانجام کار روشن نیست، پس از انجام کارهاى لازم که در پیشرفت او دخالت دارد، باید در این حال خدا را بخواند، و از او بطلبد که وى را در این کار از هر نظر پیروز گرداند و او را در رسیدن به مقصود رهنمون گردد.
این همان استخاره به معناى «طلب خیر از خدا کردن» است که روایات صحیح و معتبرى دارد. این نوع استخاره نه احتیاج به قرآن دارد و نه تسبیح، بلکه یک توجّه باطنى است که انسان مى تواند هر روز دهها مرتبه آن را انجام دهد.
هستی سرشار از خداست. در همه جا کلمه وجود موج می زند. کلمه وجود خداست و همه هستی به اوست که موجود شده است؛ از این روست که عارفان گفته اند آن چه پیداست خداست و جهان چنان سرابی پیداست؛ چرا که موجود بی وجود معنایی ندارد و سراب نماد آب است.
خداوند در آیات بسیاری از قرآن به این حقیقت توجه داده است که تنها خداوند هست و هر چه از هستی نامی می برد، سایه آفتاب حقیقت خداوندی است. از این روست که ملکوت هر چیزی را خدا می داند و خواهان شناخت خداوند با تفکر و تدبر و دیدن آیات انفسی و آفاقی می شود؛ چرا که انسان با علم حصولی و شهودی می تواند حقیقت هر چیزی را بشناسند و دریابد که تنها خداوند حق مطلق هستی و هستی جز خدا چیزی نیست.
خداوند از آفرينش انسان ها هدفى داشت. به طور خلاصه مهم ترين علتى كه باعث شد خداوند متعال انسان را بيافريند اين بود كه پروردگار مهربان به خاطر لطف و محبتى كه به انسان داشت او را آفريد تا در دنيا كارهاى نيك انجام دهد و با انجام كارهاى پسنديده به خداوند نزديك شود، در بهشت الهى وارد شود و براى هميشه در آرامش و سعادت باشد.
انسان براى پيمودن راه سعادت و ورود به بهشت نيازمند يك كتاب راهنما و نقشه راه است تا آن كتاب راهنما را بخواند و دستوراتش را به كار گيرد تا به سعادت دائمى برسد و آن كتاب راهنما چيزى جز «قرآن» نيست. چنان كه خداوند درباره قرآن مى فرمايد: اين آيات كتاب حكمت آموز، هدايت و رحمت براى نيكوكاران است.
دومين آيه سوره بقره نيز قرآن را مايه هدايت پرهيزكاران مى داند و به ما مى فهماند كه يكى از دليل هاى نزول قرآن اين است كه افراد با تقوا و پرهيزكار آن را قرائت كنند و هدايت يابند.
تا كنون با يكى از دليل هاى نزول قرآن آشنا شديم اينك به يك دليل ديگر هم اشاره مى كنم حضرت محمد(صلى الله عليه وآله) آخرين پيامبر الهى و «خاتم النبيّين» و پيامبر همه جهانيان است.
سند حقانيت پيامبر اسلام يعنى راهى كه ما مى توانيم بفهميم تمام صحبت هاى حضرت محمد(صلى الله عليه وآله وسلم) وحى و از طرف خداوند بوده است راه معجزه هاى ايشان است كه مى توانيم به راستگويى اش پى ببريم. و وحى بودن سخنان حضرت محمد از راه معجزه اش كه قرآن است به دست مى آيد.
با توجه به آن چه گفتم روشن مى شود كه: از آن جا كه حضرت محمد(صلى الله عليه وآله وسلم) آخرين فرستاده خداوند و پيامبر همه بشريّت از صدر اسلام تا روز قيامت است پس بايد پيامبر اسلام معجزه جاويدانى داشته باشد تا مردم با ديدن آن معجزه به حقانيت اسلام پى ببرند و آن معجزه هميشگى قرآن است.
قرآن پيامى از خداوند است *** رمز نجات هر كه در بند است
قرآن حيات روشن دل هاست *** قرآن فروغ و شمع محفل هاست
دل از فروغش نور مى گيرد *** جان از پيامش شور مى گيرد
.: Weblog Themes By Pichak :.